سبک بیدرمایر (1814-1848)

آخرین دوره‌ی پیش از صنعتی‌سازی در طراحی مبلمان

بیدرمایر نام شخصیتی کُمیک در مجله‌ی طنزِ برگ‌ریزان بود که در آلمانِ میان سالهای ۱۸۴۵ تا ۱۹۴۴ به نماد فضایلِ طبقه‌ی متوسط تبدیل شد. پیشواژه‌ی بیدر در زبان آلمانی به معنی مهربان، صمیمی، شریف و اصیل است و مایر نیز از اسامی بسیار متداول آلمانی‌ست.
البته از اواخر قرن نوزدهم این نام بدون جنبه‌ی طنز آمیزش به کل عصر بیدرمایر اشاره دارد، دوره‌ای که بیانگر ویژگیها و اصول عقلانی و متشخص طبقه‌ی متوسط یا بورژوای آلمان است و آثار آن در زمینه‌ی هنر، ادبیات، مُد و طراحیِ مبلمان متجلی شده است.
در باور آلمانها عصر بیدرمایر دوره‌ای متعالی و مقدس بود، جهانی آرمانی که هنوز آلودگی‌های زیست محیطی، طبیعت و انفجار جمعیت شهرها را نیالوده بود و رفاه نسبیِ جامعه، چهره‌ی دردناک فقر را از یادها می‌زدود. با اینکه در ظاهر طراحی مبلمان عصر بیدرمایر را پدیده‌ای آلمانی می‌پندارند اما در واقع نمونه‌های خلاق و کارآمد مبلمان این دوره، مدیون کتابچه‌های الگو یا کاتالوگ‌هایی‌ست که طراحان مبلمان انگلیسی سالها قبل منتشر کرده و در آن سالها در مهمترین کشورهای اروپایی گسترش و رواج یافته بود. امروزه سبکِ هنری بیدرمایر را نوعی رمانتی‌سیسم خانگی می‌شناسند اما تأثیر این سبک نه تنها در هنرهای کاربردی و تزیینی بلکه در نقاشی، طراحی، گرافیک، ادبیات و موسیقیِ ربع اول قرن نوزدهم اروپای مرکزی، میانِ سالهایِ 1815 تا 1848 قابلِ مشاهده است. سبکِ بیدرمایر میانِ طبقاتِ متوسط و روشنفکر جامعه رشد کرد و به نمادِ زیبا‌یی‌شناسیِ اقشار متوسط اروپای مرکزی تبدیل شد.
گروهی از تاریخنگاران، بیدرمایر را نه سبک، بلکه جریانی در مُد می‌شناسند که میانِ سالهایِ 1815 تا 1848 مردمِ بخشی از کشور‌های اروپایی را به خود جلب نمود. اگر استنباطِ آنها از نامیدنِ بیدرمایر در قالب مُد، این مفهوم ضمنی‌ست که بیدرمایر را پسندی سطحی، ناپخته، منطبق با سلیقه‌ی قشر یا طبقه‌ای خاص و زودگذ معرفی کند، تا حدی تقلیل دادن ذوقِ زیبایی‌شناسی طراحی مبلمان بیدرمایر است. البته امروزه نا‌کار‌آمد شدنِ نوعِ دوخت و دوز پوشاکِ آن دوره، آرایش مو و تا حد زیادی محدود‌شدن سلایقِ هنریِ بیدرمایر را (به انتخابِ اشخاصی اندک) نمی‌توان انکار کرد، اما ماندگار‌ترین زمینه‌ی سبک بیدرمایر یعنی حوزه‌ی طراحی مبلمانِ را که فراتر از جغرافیا و زمان همچنان باز تولید شده و طرفدارانی جدی دارد، به‌سختی می‌توان تحتِ نامِ سبک، به‌حساب نیاورد و به رسمیت نشناخت.
فرضِ درستی می‌گوید: زمانی که طبقات مختلف جامعه در رفاه نسبی بوده و از مسایل سیاسی فاصله گرفته باشند، فرصت مناسبی‌ست تا به خانه‌شان و در یک کلام، کیفیت زندگی‌شان بیاندیشند.
فرهنگ چیدمان خانه در عصر بیدرمایر گواه است که مردم در آن زمان با چه دقتی نسبت به استفاده‌ی هماهنگ مبلمان خانه‌های خود عمل می‌کردند. مبلمانی که به دلیل رونق صنعت، دیگر به‌طور سفارشی و دست‌ساز تولید نمی‌شد و حاضر و آماده بود. با این حال به دلیل استاندارد کیفی بالا و مطابقت فرم و عملکردشان به‌راحتی در دکوراسیون هر خانه‌ای قابل استفاده بود.
پیوست:
از تاریخ نهم فوریه تا پانزدهم اپریل 2018، نمایشگاهی از آثار هنری سبک بیدرمایر در موزه‌ی ملی شهر شچچینِ لهستان و با همکاریِ موزه‌ی ملی شهرِ  وَرشو برگزار شد. نمایشگاهی از آثار خیره‌کننده‌ی دوره‌ی بیدرمایر، شامل نقاشیها، گراورها، مبلمان، پورسلِن‌ها، شیشه‌ها، جواهرات، مُد و البسه.

استفاده از محتوای جُستارها، با ذکر دقیق مأخذ و منبع آنها بلا‌مانع است.
سبکها
سبک، در کاربرد دستورِ زبانی اسم، مأخوذ از زبان عربی‌ست، معانی لُغوی آن، شیوه، طرز، راه و رسم، راه و روش، قاعده و اسلوب است. به دلیل فراگیر شدن این اصطلاح و پذیرش ذوق عمومی، تلاش برای استفاده از معادلهای فارسی آن به نتیجه نرسیده است. به ویژگیهای ساختاری یک اثر که تعلق آن را به شخص (مثلِ هنرمند)، مکتب (مثلِ باوهاوس)، یا دوره‌ی معینی (مثلِ دوران رُنسانس یا مدرن)، نشان می‌دهد سبک می‌گویند. سبک شیوه یا روش مشخصی‌ست که در انجام گرفتن کاری یا ساخته شدن چیزی به‌کار می‌رود.
سبک‌شناسی
سبک، در کاربرد دستورِ زبانی اسم، مأخوذ از زبان عربی‌ست، معانی لُغوی آن، شیوه، طرز، راه و رسم، راه و روش، قاعده و اسلوب است. به دلیل فراگیر شدن این اصطلاح و پذیرش ذوق عمومی، تلاش برای استفاده از معادلهای فارسی آن به نتیجه نرسیده است. به ویژگیهای ساختاری یک اثر که تعلق آن را به شخص (هنرمند)، مکتب ( باوهاوس)، یا دوره‌ی معینی ( دوران رُنسانس، مدرن)، نشان می‌دهد سبک می‌گویند. سبک شیوه یا روش مشخصی‌ست که در انجام گرفتن کاری یا ساخته شدن چیزی به‌کار می‌رود.

با خبرنامه‌ی پرووال در جریان باشید!