سبک طراحی مبلمان شِیکر

زیبایی‌شناسی عملگرا، روحیه‌ی ساده

از دستهایتان برای کار و از قلبتان در راه خدا بهره گیرید. سخنی از "آن لی" رهبر معنوی جامعه‌ی شیکرها.
تحولاتِ علمی منتج به قرن هجدهم و عصرِ روشنگری، انقلابِ آمریکا و در پی آن انقلاب فرانسه در سال 1789 زمینه‌ساز بروز تفکرات و طبقات اجتماعی نوین در اروپا گردید. رشد صنعت و تجارت در سالهای پایانی قرن هجده و اوایل قرن نوزدهم بر فرایند طراحی و تولید صنعتی کالا اثر گذاشت و منجر به پیدایش الگوهای زیبایی‌شناسی جدیدی میان مردم شد که بنا به شواهد و مستندات، این سلایق تا زمان معاصر نیز به حیات خود ادامه داده‌اند. فرضی وجود دارد که این اتفاق را نتیجه‌ی اصول اخلاقی پروتستانیسم می‌شناسد. البته زمینه‌ی اثبات این فرض به لحاظِ تاریخی وجود دارد. نهضت اصلاح دینِ مارتین لوتر که علیه رسوم کلیسای کاتولیک برخاست اصولِ مذهبی و اخلاقی مورد نظر خود را دنبال می‌کرد، اصولی که با تلاش خَلَفِ مارتین لوتر، ژان کالِون فرانسوی به‌طور منظمی طبقه‌بندی، تعریف و مشخص شد. اینگونه، موفقیت در کار و پیشه و پرداختن به مشاغلِ مفیدتر و ثمر بخش‌تر، از نشانه‌های برگزیدگی بندگان، نزد خداوند شمرده شد. این تلقی اخلاقی از روحیه‌ی کار در جامعه، منجر به نتایج حیرت‌انگیزی در طراحی و تولید صنعتی گردید. بالاترین حد انضباط کاری، پرداختن به مشاغلِ مفید برای جامعه و پرهیز از تجملات را می‌توان در جامعه‌ی اخلاقی شِیکِرها ملاحظه نمود. شِیکِرها اعضاء و شاخه‌ای از مذهب پروتستان بودند که اوایل قرن هجدهم از کوئیکرها، (کواکرها) منشعب شدند. کوئیکرها خود افرادِ جامعه‌ای برآمده از جنبشی مسیحی بودند که  در سال 1650 توسط  جورج فاکس متشکل شدند. عقاید و جهانبینیِ مذهبی آنها حولِ دو موضوع یا نگرش خلاصه میشود، نخست باور به نورِ درون به معنای کشف و شهودی فردی که برای بهره‌مندی از فُیَوضاتِ الهی به غیر وابسته نیست و دوم باور و ایمان به رستگاری از طریقِ انجامِ کار‌های ثمر‌بخش به روی زمین، که هر دو از مبادی و بنیانهای اعتقادی جامعه‌ی شِیکِرها نیز محسوب می‌شوند.(وجه تسمیه یا علت نامگذاری کلمه‌ی شیکر روی افراد این جامعه، از لرزش ناشی از هیجانات مذهبی شیکرها در آیینهای مذهبی‌شان گرفته شده است). ده‌ها سال پیش از آنکه لویی سالیوان معمار بزرگ آمریکایی، شعار "شکل تابع عملکرد است" را برای هموار کردن مسیر عملکرد‌گراییِ هنر و معماری مطرح کند، این اصل میان جامعه‌ی شِیکِرها اصلی بنیادی و پذیرفته شده بود. شِیکِرها عموماً انگلیسی تبار بودند و تحت ریاستِ مؤسس خود "آن لی"، برای گریز از تبعیضات اجتماعی، انگلستان را ترک و به آمریکا مهاجرت کردند. آنها  پس از مهاجرت، پیروان زیادی را به سمت خود جذب کردند تا جایی که از شِیکِرها به‌عنوان بزرگترین جامعه‌ی فرقه‌ای قرن نوزدهم یاد می‌کنند. آنها در جوامعی سازمان یافته، مطابق با الگوی ارزشی برابری مرد و زن و شراکت در مایَملَک، به‌طور جمعی زندگی می‌کردند، (فِردریش اِنگِلس، فیلسوفِ نامدار، انقلابی و کمونیستِ آلمانیِ سده‌ی نوزدهم، و از دوستان و همکارانِ کارل مارکس، شِیکِر‌ها را دلیلِ عینی و زنده‌ی امکانِ تحققِ جامعه‌ی کمونیستی می‌دانست). اختراعات و ابداعاتِ مهم و متنوعی را به شِیکِر‌ها منتسب می‌دانند که از جمله مهمترینِ آنها می‌توان به اَره‌ی گرد، گیره‌ی لباس، دستگاهِ حصیر‌بافی و ترازو با وزنه‌های لغزان اشاره نمود. از مهمترین مفروضاتِ تفکر فلسفی هنر مدرن که به‌طور ویژه در هنرهای کاربردی از جمله طراحی صنعتی و معماری طرفدارانی جدی داشت، اصل تابعیت شکل یا فرم از عملکرد بود. شِیکِرها غیر از باور به این اصل یا تفکر فلسفی در تولیدات خود به راهنمایی اصول پنج‌گانه‌ای باور داشتند:
یک: پیروی از اصول و قواعد، زیباست.
دو: نظم، سر آغازِ زیبایی‌ست.
سه: هر آنچه کاربردی‌تر باشد، زیباتر است.
چهار: مطابقت شکل از عملکرد منتج به زیبایی می‌شود.
پنج: بالاترین نوع زیبایی در هماهنگی متجلی می‌شود.
فراگیر شدنِ ساختِ اثاثِ خانه بر اساس الگوها‌ی تولید مبلمانِ شِیکِر در قرن نوزدهم و بیستم و همچنان تولید معاصر این سبک در طراحی صنعتی و صنایع دستی تحت لیسانس شرکتهای معظم اروپایی، دلیلی بر موفقیت و محبوبیت مبلمانِ سبک شِیکِر است.

 

استفاده از محتوای جُستارها، با ذکر دقیق مأخذ و منبع آنها بلا‌مانع است.
سبکها
سبک، در کاربرد دستورِ زبانی اسم، مأخوذ از زبان عربی‌ست، معانی لُغوی آن، شیوه، طرز، راه و رسم، راه و روش، قاعده و اسلوب است. به دلیل فراگیر شدن این اصطلاح و پذیرش ذوق عمومی، تلاش برای استفاده از معادلهای فارسی آن به نتیجه نرسیده است. به ویژگیهای ساختاری یک اثر که تعلق آن را به شخص (مثلِ هنرمند)، مکتب (مثلِ باوهاوس)، یا دوره‌ی معینی (مثلِ دوران رُنسانس یا مدرن)، نشان می‌دهد سبک می‌گویند. سبک شیوه یا روش مشخصی‌ست که در انجام گرفتن کاری یا ساخته شدن چیزی به‌کار می‌رود.
سبک‌شناسی
سبک، در کاربرد دستورِ زبانی اسم، مأخوذ از زبان عربی‌ست، معانی لُغوی آن، شیوه، طرز، راه و رسم، راه و روش، قاعده و اسلوب است. به دلیل فراگیر شدن این اصطلاح و پذیرش ذوق عمومی، تلاش برای استفاده از معادلهای فارسی آن به نتیجه نرسیده است. به ویژگیهای ساختاری یک اثر که تعلق آن را به شخص (هنرمند)، مکتب ( باوهاوس)، یا دوره‌ی معینی ( دوران رُنسانس، مدرن)، نشان می‌دهد سبک می‌گویند. سبک شیوه یا روش مشخصی‌ست که در انجام گرفتن کاری یا ساخته شدن چیزی به‌کار می‌رود.

با خبرنامه‌ی پرووال در جریان باشید!