شیوههای دکوراسیون، (آردِکو)
سبکِ آردِکو، 3
فُرم، بافت، رنگ، متریال و مبلمان
زمانی طولانی برای مردم اروپای غربی و ایالاتِ متحدهی آمریکا، سبکِ آردِکو با عباراتی از این قبیل توصیف میشد: اگر از طرفدارانِ جدّی موزیکِ جَز[1]، رقصِ سوینگ[2]، پوشاک یا مُدِ فِلَپِر[3]( فلاپر) و اخلاقِ بورژواییِ ثروتمندانِ دههی بیست، (میلادی) هستید، دکوراسیون و سبکِ هنریِ آردِکو، مناسبِ حالِ شماست. برای مردمانِ قارههای دیگر اما، آردِکو، باواسطه و از طریقِ اخبار، هنر و بخصوص ادبیات و سینما، معرفی و شناخته شد. شهرت و محبوبیتِ رُمانِ گریت گَتسبی[4]، (گَتسبی بزرگ) اثر نویسندهی فقیدِ آمریکایی، فرانسیس اِسکات کی فیتزجِرالد[5]، (1896-1940) بهسالِ 1925 و حتی در دوران معاصر، جلوههای تصویریِ فیلم سینمایی تایتانیک[6]، ساختهی کارگردانِ کانادایی، جِیمز کامرون[7]، (1954) به سال 1997، در آشناسازیِ مخاطبانِ شرقی، با جوّ حاکم بر دورانِ آردِکو مؤثر بودهاند. آردِکو بیش از هرچیز سبکی جسور و بیپرواست[8] و بیتخفیف، توجه را به سمت خود جلب میکند. دکوراسیونِ آردِکو اغلب از طریقِ اندازه، تضاد (یا کنتراست) و تزیینِ ماجراجویانه، خود را معرفی میکند.
مبلمانِ آردِکو، معمولاً بزرگ و راحت است، تاجاییکه صفتِ بُولد[9]، (به معنیِ مشخص و واضح)، به کلیدواژهی این سبک تبدیل شده است. دکوراسیونِ آردِکو، شباهتِ اندکی به شیوههای طراحیِ صنعتیِ مُدرن، مانندِ سبکِ باوهاوس و یا حتی سلیقهی خانهآراییِ نوردیک[10]، یا دکوراسیونِ محبوبِ کشورهایِ شمالی اروپا، موسوم به اسکاندیناوی دارد، که با انتخابِ محدودِ مبلمان، بهلحاظِ تعداد، بر خصلتی کمینهگر یا مینیمال[11]، تأکید میورزد. فضایِ دکوراسیونِ آردِکو خلوت و خالی نیست، با این حال برای نزدیک شدن به چیدمانی با این روحیه، نباید اتاق و خانه را از اثاثِ معمول یا تزیینی انباشت. هنگامِ انتخابِ مبلمان، توجه به مسئلهی مقیاس مهم است. منظور از مقیاس، ابعادِ هرقطعه از مبلمان، (مثلاً صندلی، کاناپه یا میز) در قیاس با فضایِ اتاق یا مکانیست که در آن قرار میگیرد. پهنا، دِرازا، سنگینی، رنگ، بافت و جِنسِ هر قطعه، بهطورِ آشکار بر وزن یا فشارِ بصریِ حاصل از حضورِ آن در فضا، (یا مکانِ قرارگیری) تأثیر میگذارد. تَعَدُد اثاث و تنوعِ ایدههای تزیینی، الزاماً بر زیبایی نتیجهی کار نمیافزاید. بنابراین برای آرایشِ خانهها و آپارتمانهای کوچک، (به سبکِ آردِکو) الزامی به خریدِ مبلمانِ بزرگ نیست و میتوان با اثاثِ جمع و جور و به تعدادِ اندک نیز، به زیباییهای این سبکِ فریبنده نزدیک شد. دکوراسیونِ موفق، نتیجهی شناختِ سبک، توجه به کارکردِ هر فضا، ذوق و سلیقهی زیباییشناسی و سعی در کنترل و مهارِ انجامِ کارهایِ غیر ضروری یا درکِ زمانِ خاتمهی کار و نادیدهگرفتنِ وسوسهی افزودنِ بیهدف اشیاء در آرایشِ خانه است. سبکِ آردِکو، با دورانِ توسعهی صنعت، شکلگیریِ کلانشهرهای مُدرن و طراحی و تولیدِ وسایلِ حمل و نقلِ نوین همزمان بود. بهاین دلیل، برخلافِ زیباییشناسیِ آرنُووُ که از الگوهای اُرگانیکِ طبیعت در آفرینشهای هنری الهامِ زیادی میگرفت، رویکردِ آردِکو، به تجسم اَشکال و اجسامِ ساختهشده بهدستِ انسان، معطوف گردید، بدیهیست که در طراحی و ساختِ آسمانخراشها، کارخانهها، قطارها و کشتیهایِ تجاری و تفریحی، دانش و مهارتِ رسّامی، نقشهکشی، هندسه و مناظر و مرایا، (پرسپکتیو)، اهمیت بسیاری داشته باشد. درحالیکه خطوط در طبیعت به انحنایِ بیشتر تمایل دارند، معماریِ ساختِ بشر، دقیق و ریاضی گونه است. بنابراین، توجه به الگوهای هندسی و ساختارمند در خلقِ نقشمایههای تزیینی، به امضای سبک آردِکو تبدیل شد و خطوطِ سیال، مارپیچ و پویایِ سبکِ آرنُووُ جای خود را به الگوهای راستخطی، زاویهدار، هندسی و نقوشِ زیگزاگی و شطرنجی داد. همانطور که پارچههای پشمیِ چهارخانه، موسوم به تارتِن[12]، به عنوانِ یک المانِ بصریِ نیرومند، ما را به یادِ فرهنگِ بومی اسکاتلند میاندازد، در دکوراسیونِ آردِکو نیز، با عناصر تصویریِ معمول و محبوبی مواجه میشویم که یادآورِ این فرهنگِ تصویری یا ذوقِ زیباییشناختیست.
در بَدوِ پیدایشِ آردِکو، نتایجِ مدرنیسم در هنر، (بهطور مثال، آفرینشهای کارکردگرایانهی باوهاوس)، همواره نگرانی اصلی طراحانِ پیروِ آن بود. هنرمندان آردِکو بهطورِ معمول مفهوم انتزاعی هنر مدرن را از طریقِ بیانِ هندسی معرفی میکردند. با نگاهی به سبک آردِکو میتوان بهراحتی، تجسم آن را در صُوَرِ هندسی ساده و ابتدایی، همراهِ تقارن و تکرار، ملاحظه نمود. استفاده از این عناصرِ و گُسترشِ آنها در زمینه، با ایجاد ریتم یا ضرباهنگ، به خلقِ الگوها و نقشمایههای زیبا و چشمنواز میانجامد. تزییناتِ هندسیِ آردِکو عموماً بر پایهی اشکالِ شش یا هشتگوش، متوازیالاضلاع، ذوزنقه، لوزی، نیمدایره، نیمبیضی، شکلهایی بهصورتِ پرتوهای خورشید، زیگزاگ و رعد و برق تجسم مییابند. همانطور که جلوههای ظاهریِ این سبک در معماری، با اهمیت دادن به عناصرِ تزیینی و نمادینِ فرهنگها و تمدنهای کُهن و باستانی، مانند فُرم زیگورات[13] و سانبِرست[14] (در معماری اقوامِ امریکای مرکزی) یا شکلِ پنجرههای کاترین[15]، مونسترانس[16]ها یا تاجهای آویزان (در معماری گوتیک[17]) و انتخابِ جلوههای تصویریِ برجستهای از هنر آفریقا و مصر باستان متجلی و تعریف میشوند[18]. در دکوراسیونِ آردِکو، معمولاً اتاقها با فرشها و قالیهایی با نقوشِ هندسی یا انتزاعی پوشانده میشوند. همینطور، پارکتهای جلا دادهشده یا کاشیها و موزاییکهایی با نقوشِ شطرنجی یا پیچازی برای فرشکردنِ کفپوشِ این سبک مناسب هستند. آینهها، سطوح براق، فلزگون و انعکاسی، در دکوراسیونِ آردِکو استفادهی زیادی دارند. آینهها، علاوه بر آنکه بهعنوانِ قابهایِ مستقل بهکار میروند، در طراحی مبلمان، بهصورتِ رویه یا حاشیهی میزها، کُمُدها، پایهی چراغها و سایر ملزوماتِ کاربردی یا تزیینی نیز استفاده میشوند. در این سبک، چراغهایِ روشنایی، آباژور[19]های پایهدار یا رومیزی، اغلب از شیشه و کُروم[20] ساخته میشدند که در آن زمان متریالِ تجاری جدیدی بود. ویژگی دیگر آردِکو، در استفادهی جسورانه از رنگها تعریف میشود. رنگهایی در کُنتراست یا تضادِ قَوی. رنگهای مناسب این سبک متنوعاند؛ زردهای روشن و پخته، قرمزها، سبزها، آبیها، صورتیها، قهوهایها، بنفشها، و حتی نارنجی، که تلفیقی از روحیهی آردِکو و سلیقهی هنر پاپ[21] را به نمایش میگذارند. از صفاتِ بارزِ دیگر آردِکو، توجه ویژه به رنگهای سیاه و سفید در دکوراسیون است. این انتخاب بویژه در فرشکردنِ مکانها، با نصبِ سرامیک یا کاشیهایی به رنگِ سیاه و سفید محقق میشود. با مشاهدی جلوههای متنوعِ این سبک، با سه گروهِ رنگی مواجه میشویم؛ دستهی نخست رنگهای خنثی، سیاه، سفید و طیفِ متنوعی از خاکستریهایِ بیرنگ و فامدار[22]. دستهی دوم رنگهایی با ویژگی انعکاسی مانندِ طلایی، نقرهای، مسی، کُرُوم و برنجی[23]؛ و گروه آخر، رنگهای پُرمایه، قوی و اشباع، بهطورِ خاص، زردهای پُخته، بِژ[24]، قرمزها، آبیها و سبزهای پُخته، رنگهایِ محبوب آردِکو هستند. برای نزدیک شدن به فضایِ بصریِ آردِکو، هنگامِ استفاده از رنگها میتوان دو مسیرِ متفاوت را برگُزید: اول، انتخاب رنگهای خنثی، مانند سیاه و سفید و طیفهای متنوعِ خاکستری، خامهای، بِژ یا قهوهای تیره و مسیرِ دیگر، (با محدودیتِ کمتر) استفادهی آزادانهتر از رنگهاییست که بهطور معمول در دکوراسیونِ آردِکو استفاده میشوند. تمرکز بر ظاهرِ مبلمان و اشیای تزیینی این سبک، ما را با گروهی از تمهای محبوب آردِکو آشنا میکند. شکلِ هِرَمها، شِورون[25]ها، خطوطِ زیگزاگی و رعد و برق مانند، فُرمهای وی شکل، (V) بهطور متعارف یا معکوس، از عناصر تصویری پُربَسامدِ این سبک هستند. آردِکو، همچنین گاهی از اَشکالِ طبیعت، مانند آبشار، برگها، شاخهها، پَرها و گلهای آفتابگردان، در خلقِ نقشمایههای زینتی بهره میبرد، همانطور که از نقاشیهای تلطیف شدهی حیوانات و عکسها نیز، برای تزیین کردنِ استفاده میکند.
ویژگیهای معمولِ سبکِ آردِکو را میتوان به اجمال در فهرستی برشمرد: طراحی با الگویِ شکلهای هندسی و تکرار آنها برای آفرینشِ نقشمایههای تزیینی. انتخابِ طراحیِ خطی و متقارن، همراهِ الگوهای ساده و تلطیفشده، مُلهم از نقوشِ گیاهان و حیوانات. تمایل به طراحی با الگوی زوایای راستخطی، همراه با منحنیهای برجسته یا تیز. استفاده از آینهها و سطوحِ انعکاسی، پُرجلا، براق، صاف یا شفاف، بهکاربردن رنگهایی با ویژگیِ انعکاسی، مانند طلایی، مسی، نقرهای و کُرُوم. استفاده از رنگهای پُرمایه با تضادِ زیاد و نیز توجه به ایجاد هارمونیهای رنگی در کنار فامهای سیاه، سفید و خاکستری. تمایل به استفاده از متریال یا کارمایههای نفیس در ساختِ مبلمان و اشیاء تزیینی، چوبهای مرغوب، پوستهایِ گرانبها، چرمهایِ با کیفیت، فلزات و سنگهایِ قیمتی، همراه با فنونِ عالیِ صنعتگری.
آردِکو بهعنوانِ سبکی در هنر و معماری، در عصرِ طلاییِ رشدِ صنعت، (دههی 20 و 30 میلادی) شکوفا شد و محبوبیتِ آن در طیِ سالهایِ رکودِ بزرگِ اقتصادیِ دههی 30 ادامه یافت، مانند جشنی از خطوط و نقوش، بهانهای برای نکوداشتِ صنعت و تکنولوژی. این نکته سبب شد که برخی از این سبک، با نامِ دپرسیونِ مُدرن یاد کنند.
پینوشتها:
- ^ Jazz Music
- ^ Swing dance: رقصی همراهِ موزیکِ جَز، که هم به صورتِ انفرادی و هم دو نفره اجرا میشود.
- ^ Flapper: در خلال جنگ اول جهانی، بهدلیل اعزام مردان به جبهههای جنگ، زنان جای خالی آنها را در برخی مشاغل و مسئولیتهای اجتماعی پُر کردند. پیش از این رویداد بسیاری از مشاغل (در تعریفِ عُرفی یا قانونی)، حرفههایی مردانه بود و زنان یا به آن مشاغل ورود نمیکردند و یا در صورتِ تمایل، از پرداختن بهآن منع میشدند. حضور گستردهی زنان در جامعه موجب استقلال مالی و اعتماد به نفس آنها در عرصههای مدنی گردید، تا جاییکه شکلِ پوشاک، آرایشِ مو و عاداتِ اجتماعیِ مرسومِ آنها دچار تغییراتِ قابل ملاحظهای شد. پس از پایانِ جنگ، جامعه برای پرهیز از یادآوریِ مصائب و سختیها و گذرِ آسان از بحران، به سبکِ زندگیِ مبتنی بر آسانگیری و آزادیهایِ مدنی بیشتر متمایل شد، بویژه زنانِ طبقاتِ مُرَفه و آنانی که درپی کسبِ درآمد برایِ طبقهی بورژوایِ جامعه، کار میکردند، به پوشیدنِ لباسهایِ آزاد با پارچهها نازک و لَخت، دامنهای کوتاه، آرایشِ غلیظ و گذراندنِ اوقاتِ فراغت در کافهها، بارها و نوشیدن، دودکردن، رقصیدن و روابطِ آزادِ جنسی روآوردند. به سبکِ پوشاک و روابطِ اجتماعی این قبیل زنان، بویژه میانِ سالهای 1919 تا 1929 فِلَپِر و در اصطلاحِ فرانسوی آن گارسون مُد garçonne mode میگویند.
- ^ The Great Gatsby
- ^ F. Scott Fitzgerald
- ^ Titanic
- ^ James Cameron
- ^ دکوراسیون آردِکو در انتخابِ متنوع از متریال و تلفیقِ کارمایههای سنتی و صنعتی، موادی مانند باکلیت، کُروم و پلاستیک و نیز رجوع به منابعِ تاریخی، غیر بومی و منطقهای برای الهام گرفتن در آفرینشِ هنری و نیز استفادهی بیپروا از تنوعی از رنگها، بافتها، و عناصرِ تصویریِ نمادین، از سلایقِ زیباشناختیِ جریانهایِ هنریِ پیش از خود متمایز میشود.
- ^ Bold
- ^ The Nordic countries: کشورهای نوردیک، به سرزمینهایی در اروپای شمالی، شاملِ کشورهای دانمارک، فنلاند، ایسلند، نروژ و سوئد اطلاق میشود.
- ^ Minimal: منظور از بهکار بردنِ این واژه در متن، که در توصیفِ ظاهریِ سلایقِ زیباییشناسیِ دکوراسیونِ کشورهای اسکاندیناوی مطرح گردیده، اشاره به سبکی در معماری، طراحی داخلی و خانهآراییست که بر سادگی، خلوتی، خلوص و پرهیز از تزیینات و جلوههایِ بصریِ هیجانی تأکید دارد. در این سبک بهطور معمول از رنگهای خنثی، بویژه سفید و خاکستری به مقدار زیاد و از سیاه نیز بهقدر لزوم استفاده میشود، مبلمانِ این سبک معمولاً به شکل طبیعی و ابتدایی خود، (مثلاً فامِ خودرنگِ چوب) حفظ میشوند.
- ^ Tartan: گونهای پارچهی پشمیِ شطرنجی.
- ^ زیگورات: نوعی معبد چند طبقهی خشتی. الگویِ کلی معماری این معبد به صورتِ هرمیست. شاملِ چند مکعبِ سوار بر هم، طوریکه بهترتیب از پایین به بالا، هر مکعب نسبت به مکعب زیرین کوچکتر باشد.
- ^ سانبِرست: Sunburst نماد یا شکلیست که معمولاً در تزیینات معماری، نقاشیهایِ تزیینی و الگوهای طراحی استفاده میشود. دایرهای مانند خورشید که پرتو یا پرتوهایی از آن بهاطراف منتشر میشوند. سانبِرستها همیشه دایرهی کامل نیستند، گاهی شکلِ هندسیِ آنها شبیه بیضی، نیمدایره یا نیمهای از گلِ آفتابگردان است. سانبِرست در معماری، اغلب در طراحیِ پنجره استفاده میشود، از جمله پنجرههای نیمگرد کوچکِ بالای در و پنجرههای رُز یا کاترین. همچنین نقوش سانبِرست ویژگیِ فلزکاریِ کلیساهایِ باروک هستند. از جمله مونسترانسها و تاجهای آویزان. اشکالِ سانبِرست غیر از جنبهی نمادینِ مذهبیشان به دلیلِ زیباییشناسی، موردِ توجهِ طراحانِ سبکِ آرنُووُ و آردِکو و همچنین غالباً در علایم و نشانهای دکوراتیو و تزیینیِ نظامی موردِ استفاده قرار گرفتهاند.
- ^ پنجرههای کاترین: Catherine Window اصطلاحیست عمومی برای توصیفِ پنجرههای مُدَوری که در معماری گوتیک، (سبکِ معماریِ اروپایی میان سدههای دوازدهم تا شانزدهم) و بویژه بناهای مذهبی بهکار برده میشود. نام این پنجره برگرفته از گل رُز است.
- ^ مونسترانس: Monstrance یا اُستانسوآر (فرانسه) مأخوذ از کلمهی اُستانسیل بهمعنی آشکار، نمایان و مشخص، از نمادهای کلیساهای کاتولیک.
- ^ سبکِ معماریِ اروپایی میان سدههای دوازدهم تا شانزدهم میلادی
- ^ توجه به فرهنگ و هنر تمدنهای باستانی، (ازجمله مصر باستان) میانِ 19 و 20 میلادی، معلول عواملیست؛ بازگشایی گروههای مطالعاتی در سطح آموزش عالی در دانشکدههای کشورهای غربی،(در رشتههای زبانشناسی و باستانشناسی) کنجکاوی و علاقهی گردشگران و برخی دیپلماتهای اروپایی نسبت به مظاهر تمدن جوامع شرقی و فرهنگهای بومی آسیایی، افریقایی و آمریکایی و نیز پیشرفتهای چشمگیر در زمینهی کاوشهای باستانشناسی. با آنکه بعید بهنظر میرسد که مصریان باستان علایقِ مشترکِ چندانی با شهروندانِ اروپایی دههی 20 میلادی داشتهباشند، اما وسواسِ آنها در مهندسیِ معماری در بالاترین سطحِ توانشان، تقدسِ کالای مادی نزد آنها و توجهِ افراطی به زیبایی و نَفاستِ پوشاک برایشان، بر برخی علایقِ مشترک صحه میگذارند.
- ^ abat-jour: فرانسوی، معادل فارسی آن، مصوبِ فرهنگستان زبان فارسی، نورتاب است،
- ^ chrome: فلزی نقرهای رنگ، شکننده و سخت که در تهیهی برخی آلیاژها بویژه فولاد ضد زنگ و آبکاری فلزها بهکار میرود.
- ^ Pop art
- ^ منظور از خاکستریهای فامدار، خاکستریهاییست که در ساخت و ترکیبِ آنها علاوه بر دو رنگِ سیاه و سفید، مختصری از یک فامِ رنگی دیگر، احساس یا مشاهده شود.
- ^ برنج: آلیاژی با فامِ زرد روشن است که از ترکیب فلز مس و روی بهدست میآید. به دلیل رنگِ طلایی گونش، در طراحی مبلمان و ساختِ اشیای زینتی و کاربردی مصرفِ زیادی دارد.
- ^ Beige: آمیختهای از رنگهای کِرِم، قهوهای و خاکستری، قهوهای روشن یا نخودی تیره.
- ^ شِورون: نقوش جناغی به شکلِ تیغِ ماهی یا زیگزاگ.