هر فن، دانش یا هنری، واژگانی تخصصی دارد
فرهنگِ کوچکی از واژگانِ دکوراسیون
دارالفنون، نخستین مدرسهی مبتنی بر شیوههای نوینِ آموزش در ایران
آشنایی جدی ایرانیان با زبانهای اروپایی به اواخر قرن هجدهم و نوزدهم ميلادی باز میگردد. بعد از تأسیس مدرسهی پلیتکنیک دارالفنون، برای آموزشِ محصلان در رشتههای گوناگون از معلمان خارجی یا معلمان ایرانی تحصیلکرده در فرنگ استفاده شد. از قضا بیشتر مدرسان هنرِ دارالفنون یا فرانسوی یا تحصیلکردهی فرانسه بودند. به این ترتیب بسیاری از کلمات راه یافته به زبان فارسی در زمینهی هنر، ریشه در زبان فرانسه دارند. در این میان بیشتر واژههای رایج در حوزهی چیدمان یا دکوراسیون یا فرانسوی هستند و یا با تلفظِ فرانسویشان، ادا میشوند.
در دورهی قاجار، (مقارنِ سلطنتِ ناصرالدینشاه) برخی نمایشنامههای فرانسوی برای اجرا در دارالفنون ترجمه شدند و طبیعیست که بسیاری از اصطلاحات تئاتر یا نمایش که در حوزهی دکوراسیون نیز استفاده میشوند، (لاجرم) به این قلمرو وارد شدند! از نخستین سالهای ورود زبان و فرهنگ اروپایی به ایران، هم نویسندگان، مترجمان و زبانشناسان و هم فرهنگستان زبان فارسی در اَدوارِ متفاوت خود، (از دورهی پهلویِ اول تا کنون) نسبت به ترجمه یا معادلسازی برای واژههای خارجیِ راهیافته به زبان فارسی تلاش کردهاند. غیر از مواردی استثناء، تقریباً برای بیشتر واژههای خارجی حوزهی دکوراسیون، یا معادلهایی با مُسما در زبان فارسی وجود داشته است یا برای آنها معادلهایی ساخته و برگزیده شدهاند. ورود واژگانِ تخصصی در حوزههای متفاوتِ هنر و علوم به زبانِ فارسی و تغییر و دگرگونیِ آنها در زبانِ مقصد، هرکدام پیشینه و داستانی دارند. فیالمثل وقتی واژهی اَمُبلُمان فرانسوی به زبان فارسی راهیافت بهمرور به مُبلمان تغییر شکل داد. اَمُبلُمان در زبان فرانسه به معنای اسباب، لوازم منزل، اثاث یا اثاثه (اثاثیه) است. همانطور که پیداست لوازم خانه شامل گروه گستردهای از کالاهای مورد نیاز یا مورد استفاده در یک خانه است و میتواند شامل انواع میز، صندلی، فرش و سایر اشیاء کاربردی و زینتی باشد. بنابراین مُبلمان به اشیایی که صرفاً جهت نشستن ساخته شدهاند، اطلاق نمیشود. همینطور در زبان فرانسه کلمهی مُبله به مکانی که از اشیای مورد نیاز تجهیز و آراسته شده باشد گفته میشود. در زبان فارسی هم ترکیبِ خانهی مُبله در همین مفهوم استفاده میشود.
در تهیهی محتوایِ این عنوان، ملاکِ انتخاب و منبع و ارجاعِ ما، کتابچهی واژههای مصوبِ فرهنگستانِ زبانِ فارسی، مُجَلَدِ واژههایِ عمومی، شمارهی یک، تألیفِ گروهِ واژهگزینیِ فرهنگستان، ویرایشِ دوم، سالِ 1378 بوده است. تعدادی از واژههایِ معادلِ برگزیدهی فرهنگستان، (در ریشه) فارسی نیستند و بعضاً از زبانِ عربی به فارسی وارد شدهاند اما ظاهراً (فرهنگستان) بهدلیلِ قدمت و کاربرد عمومی و گستردهشان از ساختِ معادلهایی با بُن و ریشهی کاملاً ایرانی برای آنها خودداری نموده است. بهعنوانِ نمونه، (فرهنگستان) معادلِ واژهی آنتیکِ غربی، عتیقه را پیشنهاد میکند که فارسی نیست اما نسبت به کلمهی باستانه،(مأخوذ از صفتِ باستانی فارسی) برای مخاطب قابل فهمتر است. حوزهی زبان و زبانشناسی دانش و علمی گسترده و تخصصیست و جنبهی عمومی ندارد. مجلهی پرووال نیز غیر از استناد به منابع مکتوبِ چاپیِ معتبر، نسبت به انتشار محتوا در زمینهی واژهشناسی و زبانشناسی، (بهطور سلیقهای) اقدام نخواهد کرد.
پیوست:
در میان تصاویر این عنوان، تعداد محدودی از واژگان تخصصی دکوراسیون با صورت اصلی املای آنها در زبان مبداء، کنار معادلهای فارسیشان فهرست شدهاند.
منابعِ دیگرِ تدوینِ این محتوا بهشرح فهرست زیر است:
فرهنگِ معاصر فارسی، تدوینِ غلامحسین صدریافشار، نسرین حکمی، نسترن حکمی، نشر فرهنگ معاصر. چاپ هفتم، 1393.
فرهنگ سخن، تدوین دکتر حسن انوری، انتشارات علمی، چاپ سیزدهم، 1393.
فرهنگ اصطلاحاتِ هنری و اعلام هنرمندان، دوسویه، تدوین رویین پاکباز، با همکاری توکا ملکی، نشر فرهنگِ معاصر، چاپ سوم، 1395.
تصاویر مدرسهی دارالفنون از وبسایت مؤسسهی مطالعاتِ تاریخ معاصر ایران: www.iichs.ir