نوآوری در عرصهی طراحیِ مبلمان، فنلاند
سبکِ دکوراسیونِ اسکاندیناوی، 2
آلوار آلتو، 1898-1976
فرایندِ صنعتی شدنِ کشورهای اسکاندیناوی، دیرزمانی پس از کشورهای اروپای غربی و ایالات متحدهی آمریکا آغاز گردید. از این رو تا نیمهی نخستِ سدهی بیستم (در این ممالک) فنون و مهارتهای عالیِ هنری و صنعتی، در قالب تولید مبلمان و کالای صنایع دستی، مبتنی بر اصول و قواعد کارگاهی و سنتی، زنده و پُر رونق بود.
با آنکه تا نیمههای سدهی بیستم با نام و آثارِ هنرمندانِ بزرگی از کشورهای اسکاندیناوی، (از جمله آلوار آلتو[1]، آرنِه یاکوبسِن[2] و هانس وِگنِر[3]) مواجه میشویم، اما تا دههی 60 و 70 میلادی، سبکِ طراحیِ ایشان و هنرمندانِ شاخصِ آن، واجدِ شهرتِ بینالمللی نگردیدند. لازم به ذکر است که دو رویداد تاریخی به شکلِ برپاییِ چند نمایشگاه بینالمللی، به مطرحشدنِ طراحانِ اسکاندیناوی در سطحی جهانی کمک نمود. نخست سهسالانهی میلان (ایتالیا) که از سال 1933 به عنوانِ مهمترین نمایشگاه جهانی هنرمندانِ اروپایی مطرح شد و با طراحانِ کشورهای اسکاندیناوی روابطِ کاریِ محکمی برقرار نمود و دیگر نمایشگاهِ آثارِ طراحانِ اسکاندیناوی که در سال 1954 در شماری از شهرهای ایالاتِ متحدهی آمریکا برپا گردید، به مطرح شدنِ بیشتر طراحانِ اروپای شمالی (شیوههای طراحی، مهارتها و ذوقِ زیباشناختیِشان) انجامید.
طراحیِ اسکاندیناوی پیش از هرچیز وامدار شرایط و بضاعتِ اقلیمی و جغرافیاییِ کشورهای اروپایِ شمالیست. گستردگی و وسعتِ مناطقِ پوشیده از دشتها و جنگلهای غنی و فراوانیِ انواع چوبهای مرغوب، مانند چوبِ درختانِ ساج[4]، کاج و غان[5]، برای ساختِ مبلمان و تجهیزِ سازه در معماریِ این مناطق قابلِ توجه بود. طراحانِ اسکاندیناوی، ضمنِ اتکاء به روشهایِ بهرهبرداری از چوب بهطور سنتی، از فنونِ مدرنِ ساخت و تولیدِ تختههای چندلایی، روکشها و روشهایِ خمکردنِ چوب برایِ آفرینشِ فرمهای پویا و اُرگانیک در طراحیِ مبلمان و بناآرایی استفاده نمودند. البته فرضی وجود دارد که روآوردنِ معماران و طراحان صنعتی به سوی چوب و مشتقاتِ آن را در خلالِ جنگ دوم جهانی توجیه میکند. ضرورتِ گسترشِ ساخت و تولید سلاح و مهمات در آن ایام، به مصرفِ روزافزونِ انواع فلزات بویژه آهن و فولاد انجامید و لاجرم کمبود ناشی از این فقدان هنرمندان را به سمتِ کار با انواعِ تختههای چندلایی، روکشها و ضایعاتِ چوب و حتی مواد صنعتی مدرن مانند پلاستیک و کامپوزیت[6] کشاند. به طور مثال طراحانِ صنعتی آلمانِ نازی به طراحی ساده مبتنی بر اصولِ کارکردگرایی[7] واستفاده از متریال یا کارمادهی ارزان که متضمنِ تولیدِ انبوه باشد اصرار میورزیدند. یا به فرض استفاده از تختههای چندلایی نزد هنرمندان اروپای مرکزی و ایالاتِ متحدهی آمریکا مرسوم گشته بود.
در میان هنرمندانِ سرشناسِ کشورهای اسکاندیناوی، هوگو آلوار هِنریک آلتو، (1898-1976) معمار، طراحِ مبلمان، مجسمهساز و نقاشِ فنلاندی، شخصیتی برجسته است. او با آفرینش صدها اثر مهمّ و خلقِ دهها شیء کاربردی و تزيینی، در زمینهی طراحی و تولید مبلمان و پیشبُرد ایدههای کارکردگرایانهی تفکر مُدرن، نقشِ پُررنگی ایفا نموده است. آفرینشهایِ آلتو در تحولِ معماریِ پس از دههی 30 میلادی مؤثر بودهاند. از ویژگیهایِ بازشناختیِ آثار او استفاده از ظرفیتها و امکاناتِ کمنظیرِ چوب، (مادهی اصلی و مهمِ ساختمانی در کشورهای اسکاندیناوی) در برپانمودنِ سازه و آریشِ بناست. آلتو، در فرایند ساختِ بیشترِ سازهها، طراحی مبلمان را به عنوانِ بخشِ جداییناپذیر از هویتِ بنا، در نظر میگرفت، و تجاربِ دقیقِ مطالعاتی خویش را، تجاربِ آزمایشگاهی مینامید؛ خلاقیتِ آلتو در به کارگیریِ تختههای چند لایی، روکشها و روشهای خمکردنِ چوب، مثالزدنی و قابلِ تحسین است.
آلوار آلتو میانِ سالهایِ 1916 تا 1922 در پُلیتکنیکِ هلسینکی[8] در رشتهی نقاشی آموزش دید. پس از فراغت از تحصیل بهقصد مطالعه در آثار و جریانهای هنری اروپای مرکزی و شمالی، چند سالی به مطالعه گذراند. تجاربِ این ایام متضمنِ نوآوری و خلاقیتِ او در زمینهی خلقِ نقاشیهایِ انتزاعی و مجسمهسازی بود. طیِ سالهایِ 1927 تا 1945 متکی بر شناختِ مواد و تجاربِ آموزشیِ خود به آفرینشِ نقوشِ برجسته و مجسمههای انتزاعی با کارمادهی تختههای چندلایی پرداخت. این بخش از فعالیتهای آلتو در سایهی میراثِ معماری و طراحی مبلمان (در کارنامهی او)، مغفول مانده و جدّی انگاشته نمیشوند. هنرشناسانی که در زندگیِ حرفهای آلتو کنجکاوی و دقت کردهاند هدفِ این قبیل تجاربِ تجسمیِ او را در دو نکته خلاصه میدانند. نخست، بسط و توسعهی ایدههای فضایی در حوزهی معماری و دیگر، یافتنِ راهحلهای فنی و علمی مانند شکلبخشیدن، اتصال دادن، خمنمودن و چفتکردنِ کارمادههایی از خانوادهی چوب، (تختههای چندلایی و روکشها) بویژه در تولیدِ مبلمان و اشیایی نظیرِ میز و صندلی.
آلوار آلتو در سالِ ۱۹۲۵ با آنیا مارسیو[9]، طراح و معمارِ فنلاندی و از پیشگامانِ طراحی اسکاندیناوی، ازدواج کرد. آنیا، تا پایان زندگی در بسیاری از پروژههای آلتو، با همسرش همکاری نمود. آنها از بانیان و گردانندگانِ شرکتِ خوشنامِ آرتِک، (تولید کنندهی مبلمان و وسایل جانبیِ دکوراسیون) بودند.
بهباورِ آلتو طراحی باید برای انسان و درخدمتِ انسان باشد. او استفاده از مواد طبیعی در ساختِ مبلمان را فرضِ تولیدی مبتنی بر شرایطِ زیستِ طبیعیِ انسان، به ضرورتِ آفرینشهای هنری خویش بدل نمود.
پینوشتها:
- ^ Alvar Aalto, 1898-1976
- ^ Arne Jacobsen, 1902-1971
- ^ Hans Wegner, 1914-2007
- ^ درخت ساج: درختی پیوسته سبز از تیرهی شاهپسندیان، با برگهای بزرگ و دارای چوبی سخت، سنگین و بادوام.
- ^ درختِ غان: یا درخت توس درختی از تیرهی توسکا، با پوستِ تنهی سفید رنگ، برگهایِ لوزیشکلِ نوکتیز با دوردیف دندانه.
- ^ کامپوزیت: composite هر مادهی پیچیدهای مانند فایبر گلاس که از دو یا چند مادهی مجزا و مکمل یکدیگر بهویژه فلز، سرامیک، شیشه و پلیمر تشکیل میشود و ساختمان یا ویژگیهایی دارد که هیچیک از مواد تشکیل دهندهی آن را ندارد.
- ^ Functionalism: نظریهای در طراحی که به لزومِ توافقِ فرم با کاربرد، ماده و ساختار اعتقاد دارد. مفهوم کارکرد از میانهی سدهی نوزدهم وارد زبان معماری شد و بعداً در معماری مُدرن رابطهی کارکرد و فرم مورد تأیید قرار گرفت و حتی کارکردگرایی با مُدرنیسم یکسان تلقی شد. کارکردگرایی در معماری مبتنی بر این اصل است که همهی عناصرِ مختلفِ یک ساختمان باید خود را بهطور جداگانه ابراز کنند، برای مثال ستونها و تیرهای سازه باید در داخل و خارج نمایان باشند و از دیوارها و جِرزها جدا شوند تا استخوانبندیِ ساختمان، نقشِ اساسی خود را که نگهداریِ طبقات و سقف است بهوضوح نشان دهند. در معماریِ امروزی، اگرچه کارکردگراییِ نیمهی نخستِ سدهی بیستم مورد قبول نیست، مسئلهی فرم-کارکرد بر مبنایِ رابطهی سازماندهیِ فضا با عادتها و رسومِ جامعه، همچنان پیگیری میشود. کارکردگرایی در طراحیِ اشیاء صنعتی صرفاً بر معیارِ فرم تأکید دارد و آرایهبندی و رنگآمیزی را رد میکند. (دایرهالمعارف هنر، تدوینِ رویینِ پاکباز).
- ^ Helsinki University of Technology
- ^ Aino Maria Marsio-Aalto, 1894-1949